تو اى حبيبه حق خلوه از خدا دارى
كه سوى خويش همه چشم ما سوى دارى
به چرخ حشمت و اجلال بيشتر از مهر
به پيش ديده اهل صفا ضيا دارى
تو آشنا نشوى گرچه به كسى از قدر
وليم در همه عالم تو آشنا دارى
به زائرين حريم خود اى ستوده خصال
نظر ز راه محبت جدا جدا دارى
به يك نگاه مس قلب ما طلا سازى
تويى كه با نظر خويش كيميا دارى
به هر كه مى نگرم جانب تو روى آرد
تو خود نظر مگر ازلطف سوى مادارى
از آن كه دختر موسى ابن جعفرى بخدا
كنند مدح تو گر تا به حشر جادارى
در پر بهاء(لمعات عشق, ص 118)
بالد بر آسمان ز شرف آسمان قم
سايد بر آستان تو سر آسمان قم
درگاه تو است مركز دارالفنون علم
طلاب دين كواكبى از كهكشان قم
در پيشگاه حضرت معصومه صبح و شام
بيزد گهر, مدرس گوهر فشان قم
سبقت ز ساكنان حريم خدا برند
از راه دوستى على عارفان قم
چون پاى اهل علم بر اين خاك مى رسد
اى دل به جان ببوس توهم خاكدان قم
اى در پر بها به قم گشته اى مكين
كردى ز خلد باز درى در مكان قم
سر عاكفان كعبه يزدان به جان نهند
بر آستان قدس ملك پاسبان قم
الفاظ در معانى مدح تو قاصر است
اى نازنين كه جسم تو باشد روان قم
آيد اگر خليل پيمبر در آن حرم
نبود شگفت گر شود از عاكفان قم
چشم دلم ز گرد ضريح تو روشن است
آرى چو توتيا بود اين ارمغان قم
(لمعات عشق, حيدر معجزه, ص 106)